نویسند: پارسا اقتصادی (کارشناسی مطالعات ترجمه/دانشگاه علامه طباطبائي)
چکیده
انسان در قرن ۲۱ با بحرانهای مختلفی روبهروست؛ از مشکلات محیطزیستی گرفته تا وابستگی شدید به فناوری و رواج روزافزون مصرفگرایی. در سالهای گذشته، تلاشهای مختلفی برای بهتصویرکشیدن آیندهی احتمالی انسان صورت گرفته است. از کتاب بخشنده و فیلم اقتباسشده از آن گرفته تا بازیهای ویدیویی مثل بایوشاک۳ و واچداگز۴. یکی از برترین آثاری که تمرکز زیادی بر مشکلات امروز بشر داشته، انیمیشن وال-ئی۵ است که بهشکلی ساده اما بسیار مفهومی، عواقب وابستگی شدید ما به فناوری و مصرفگرایی را نشان میدهد.
این پژوهش سعی در پاسخ به این سؤال دارد: سیر افزایشی مصرفگرایی، آیندهی بشر را به کدام سو میکشاند؟
بیان مسأله
از همان سالها پیش که اولینبار انیمیشن وال-ئی را تماشا کردم، تحتتأثیر نمایش دقیق آیندهی احتمالی انسان در آن قرار گرفتم و عقیده دارم چیزی که این انیمیشن نشان میدهد شایستهی توجه بیشتری است چراکه بسیاری صرفاً آن را به دید یک انیمیشن زیبا و جالب از استودیوی پیکسار مینگرند، درصورتیکه بررسی روایتشناسانهی آن، مفاهیمی را عیان میسازد که سازندگان تمرکز زیادی خرج آنها کردهاند و حیف است این مفاهیم زیر پوشش داستان زیبا و جلوههای بصری جذاب دیده نشود. همچنین، با مشاهدهی رشد روزافزون فرهنگ مصرفگرایی، فرصت را مناسب دیدم که با گرهزدن انیمیشن وال-ئی و بحرانهای جهان امروز، این مقاله را به رشتهی تحریر درآورم.
مقدمه
آیندهی انسان و فعالیتهای او همیشه یکی از پربحثترین و کنجکاوبرانگیزترین موضوعاتی بوده است. نظریههای متعددی برای آیندهی انسان مطرح شده است؛ از نابودی کرهی زمین و انقراض بشر گرفته تا سلطهی هوش مصنوعی بر انسان. انیمیشن وال-ئی، ساختهی استودیوی پیکسار۶ که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، یکی از تئوریهای آیندهی بشر را به تصویر میکشد؛ زمین غیرقابل سکونت شده و انسانها سوار بر کشتیهای فضایی غولآسا در انتظار یافتن سیارهی قابل سکونت یا برگشت زمین به شرایط مناسب هستند. ویژگیهایی در این انیمیشن از شیوهی حیات بشر نمایش داده شده است که ارتباط زیادی با فرهنگ قرن ۲۱ و فضای مجازی دارد. در ادامه، این ویژگیها را شرح میدهیم و بررسی میکنیم.
معرفی و خلاصهی داستان انیمیشن
انیمیشن وال-ای در سال ۲۰۰۸ توسط استودیوی پیکسار ساخته شد و شرکت والت دیزنی آن را منتشر کرد. این پویانمایی که کارگردانی آن را اندرو استنتون و تهیهکنندگی آن را جیم موریس برعهده داشتند، با تحسین و ستایش گستردهی منتقدین روبهرو شد و جوایز متعددی از جمله جایزهی بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۸ اسکار را دریافت کرد. داستان وال-ئی از این قرار است:
حدود ۷۰۰ سال آینده، کرهی زمین پر از زباله شده و آلودگی فراتر از حد آن، حیات را از گیاهان و جانوران سلب کرده، و انسانهایی که زنده ماندهاند، زمین را ترک کرده در یک کشتی فضایی زندگی میکنند.
انسانها رباتهایی ویژه ساختهاند که زمین را پاکسازی کنند و آنها بعدتر به زمین بازگردند، اما در گذر زمان، پروژهی بازیابی زمین شکست میخورد و رباتها دراثر آبوهوای سخت از بین میروند و تنها یکی از رباتهای سری وال-ئی فعال باقی میماند.
وال-ئی روزها را به تبدیل زباله به مکعبهای محکم و ساختن ساختمانهای زبالهای از آنها سپری میکند، و برخی اشیاء جذاب را جمع کرده و در محل نگهداری سابق رباتهای همنوعش که اکنون خانه و پناهگاه او و تنها دوستش، یک سوسک حمام است، ذخیره میکند.
یک روز سفینهی فضایی غولپیکری در زمین فرود میآید و رباتی به اسم ایو از آن خارج میشود. مأموریت ایو این است که بفهمد حیات برروی زمین وجود دارد یا نه. ایو برروی یافتن حیات تمرکز میکند و هیچ توجهی به وال-ئی ندارد تا اینکه وال-ئی او را از یک طوفان شن نجات و پناه میدهد. وال-ئی در پناهگاه خود، یکی از آخرین گیاهان زنده را که در یک یخچال قدیمی پیدا کرده بود، به ایو نشان میدهد.
ایو با اسکن گیاه، علائم حیات را متوجه میشود، آن را درون محفظهی ویژهی خود میگذارد و غیرفعال میشود. وال-ئی که متوجه نمیشود دقیقاً چه اتفاقی برای دوست جدیدش افتاده، عشق خود را به او نشان میدهد و از او دربرابر باد، باران و رعدوبرق محافظت میکند.
چند روز بعد، سفینهی غولپیکر بازمیگردد تا ایو را برگرداند، و وال-ئی که نمیخواهد ایو را ازدست بدهد، به سفینه میچسبد. سفینه بلند میشود و به کشتی فضایی بزرگ اکسیوم میرود؛ جایی که انسانها در آن زندگی می کنند.
وال-ئی و ایو نزد کاپیتان کشتی میروند که گیاه را به او نشان دهند و فرایند بازگشت به زمین آغاز گردد، اما رباتهای شروری که یکی از آنها خلبان خودکار کشتی است، گیاه را میدزدند و تلاش میکنند آن را نابود کنند.
در نهایت، با تلاش وال-ئی، ایو، رباتهای خوب و کاپیتان کشتی، رباتهای شرور نابود یا غیرفعال میشوند و کشتی به سمت زمین هدایت میشود. پس از فرود، انسانها ۷۰۰ سال بعد از ترک زمین، دوباره بر آن پا مینهند و زندگی را آغاز میکنند.
بخرید و لذت ببرید
یکی از بیشترین چیزهایی که در انیمیشن وال-ئی به چشم میخورد، لوگو و تبلیغات شرکت «بای ان لارژ» است؛ شرکتی که بهنظر میآید پیش از ترک زمین توسط اکسیوم، زمین و انسانها را به سلطهی خود درآورده و هنگام بحران زیستمحیطی، کشتیهای فضایی را برای حیات آیندهی انسان تا بازیابی زمین سالم طراحی و به فضا ارسال کرده است.
رکت بای ان لارژ که اسم آن میتواند معنیهای متفاوتی بگیرد (بخرید و لذت ببرید، بخرید و گنده شوید، بخرید و بزرگتر بخرید و…) یکی از نقاط اصلی مورد توجه این انیمیشن است؛ مصرفگرایی. مصرفگرایی یعنی افزایش مصرف چیزها و سرویسها در بازار همواره هدفی مطلوب است، و سلامتی خوشبختی افراد اساساً وابستهی بهدستآوردن مالکیت چیزها و اجناس است. زمین در انیمیشن وال-ئی پر از زباله است. زبالهها از کجا میآیند؟ از مصرف. در وال-ئی اینطور نشان داده میشود که زمین در سال ۲۱۱۰ که انسانها بهطور کامل آن را ترک میکنند، بر تمام زمین حکومت میکرده است. تمام زبالهها، تمام حملونقل، همهی رباتها، ماهوارهها، کشتیها و… همه لوگوی بای ان لارژ دارند. ازاینرو میتوان انیمیشن وال-ئی را هشداری جدی دانست؛ یکی برای سلطهی کامل قریبالوقوع شرکتهایی که از مصرفگرایی زندهاند، و یکی سرنوشت تلخ زمین پس از مصرف و دورانداختن میلیاردها میلیارد محصول.
کرهی زمین به کنار، کشتی فضایی اکسیوم هم متعلق به بای ان لارژ است. هرآنچه در این کشتی دیده میشود، از لباس آدمها گرفته تا غذایی که میخورند، همه لوگوی این شرکت را دارند. انسانهای سوار بر اکسیوم هیچ کاری جز مصرف انجام نمیدهند. حتی کاپیتان کشتی هم وظیفهی خاصی جز گفتن صبحبخیر ندارد. در بخشی از انیمیشن که مدرسهی کودکان آکسیوم را نشان میدهد، رباتی درحال آموزش الفبا به آنهاست: آ مثل آکسیوم، ب مثل بای ان لارژ که بهترین دوست شماست.
امروزه، نمود برجستهی مصرفگرایی را در بیشتر جوامع میتوان دید: میل به داشتن جدیدترین گوشی هوشمند، خرید تجهیزات بیفایده اما جذاب و گران و این نکته که همواره وقتی چیزی میخریم، چیزِ بهتر و جدیدتری تا چند روز یا ماه بعد پیدا میشود و حسرت نداشتنش رو میخوریم. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم نقش پررنگی در تبلیغ و ترویج مصرفگرایی دارند؛ زندگی افراد در جامعهی مجازی چنان رنگارنگ و جذاب است که دنبالکنندگان آن افراد همه در حسرت این هستند که نمیتوانند مثل آنها مصرف کنند.
هوش مصنوعی
در انیمیشن وال-ئی، شخصیتهای اصلی داستان رباتها هستند. رباتهایی با هوش مصنوعی پیشرفته که در آنها احساسات توانایی بهوجودآمدن دارد. وال-ئي، رباتی آشغالجمعکن است که شیفتهی احساسات بشری شده و این احساسات را به دیگر رباتهای داستان مانند ایو منتقل میکند.
رباتهای انیمیشن وال-ئی برخی خوب هستند و برخی خنثی و مطیع.
رباتها در کشتی اکسیوم، خودشان خودشان را تعمیر میکنند و درواقع، مدیریت اصلی زندگی انسانها و رباتها در دست آنها است. آتو، خلبان خودکار آکسیوم، درواقع کاپیتان اصلی کشتی است و انسانی که در کابین فرماندهی نشسته بیشتر نقش یک عروسک را دارد.
بااینحال، بهعقیدهی نگارندهی این مقاله، انیمیشن وال-ئی ربات شرور ندارد. آتو صرفاً براساس دستوراتی که رییس بای ان لارژ به او در سال ۲۱۱۰ داده عمل میکند و رباتهایی که جلوی وال-ئی و ایو را میگیرند هم براساس دستور آتو. بنابراین، بهنظر میآید که این انیمیشن اشارهای به احتمال شرورشدن رباتها و هوش مصنوعی ندارد و بالعکس، هوش مصنوعیای را متصور شده که قادر به درک احساسات بشری و بازتولید آنهاست.
انسان جدید
در قرن ۲۱، بشر بیش از هر دورهی دیگری با فناوری زندگی میکند؛ گوشیهای هوشمند و رایانهها رکن جداییناپذیر زندگی روزانه ما شدهاند و خودروهای هوشمند خودران نیز درحال پیشرفت جدی و فراگیرشدن هستند. یکی از آیندههای قابلتصور روند فعلی، وابستگی صددرصدی انسان به فناوری است، چیزی که در وال-ئی بهوضوح دیده میشود.
زندگی تمام انسانهای ساکن اکسیوم با فناوری اداره میشود. هیچ ۲ نفری مستقیم به هم وصل نیستند و فناوری واسطهی تمامی ارتباطات بشری شده است. فناوری چنان چیره بر آکسیومنشینان شده که نمایشگرهای جلوی چشمان آنها، تنها چیزی است که میبینند و حتی نمیدانند که وسط شهرشان یک استخر بزرگ قرار دارد. انسانها برروی صندلیهای معلق زندگی میکنند و وقتی اشتباهی از آنها پایین میافتند، آژیری بلند میشود و رباتها به کمک انسان بختبرگشته میشتابند.
بهدنبال این وابستگی کامل به فناوری، آناتومی انسان نیز تغییر پیدا کرده؛ انسانها بسیار چاقتر و گوشتیتر از انسان قرن ۲۱ هستند و توانایی راهرفتن، دویدن یا سبکترین فعالیتهای حرکتی را ندارند. انسانها همچنین عمر طولانیتری پیدا کردهاند؛ مقولهای که این روزها نیز بسیاری از آن میشنویم: افزایش میزان امیدبهزندگی دراثر پیشرفت پزشکی و بهبود سلامت. اما آیا زندهبودن همان زندگیکردن است؟
نتیجهگیری
وال-ئی یکی از آیندههای احتمالی انسان را بسیار دقیق بهتصویر کشیده است. آنچه در این اثر استودیوی پیکسار دیده میشود البته قرار نیست که جزءبهجزء در قرنهای آینده اتفاق بیفتد، بلکه ممکن است زمین تا ابد قابلسکونت باشد اما سلطهی زمین نه به دست دولتهای مختلف، که به دست شرکت(ها)ی عظیم بیفتد که حیاتش وابسته به مصرفگرایی انسانهاست؛ کمااینکه اکنون نیز بشر تاحدودی بهخاطر شیفتگیاش به جذابیتها و رفاه پایاننیافتنی، بردهی فکری شرکتهای عظیم فناوری شده است. وال-ئی یک هشدار است؛ یا متوجه نابودی روزافزون زمین و رواج مصرفگرایی میشویم و آن را کنترل میکنیم، یا قرنها که گذشت، به موجوداتی ضعیف و بیفایده تبدیل میشویم که فعالیتی چون راهرفتن هم برایش دشوار است.