تهیه و تنظیم: دکتر عبدالله کریمزاده، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و مطالعات فضای سایبر
چکیده
دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران صاحب یکی از کرسیهای یونسکو با عنوان «کرسی یونسکو در فرهنگ فضای مجازی: دو فضاییشدن جهان» است و ریاست این کرسی را آقای دکتر سعید عاملی، استاد علوم ارتباطات و مطالعات آمریکای دانشگاه تهران و عضو شورای عالی فضای مجازی بر عهده دارند. این کرسی در تاریخ 14 دی ماه 1395 در محل تالار ایران دانشکده مطالعات جهان یک نشست کارگاهی برای بازخوانی پارادایم دو فضاییشدنها که در دهه هشتاد توسط دکتر سعید عاملی مطرح شده بود، برگزار کرد و از زبان خود آقای دکتر عاملی به سیر تطور این پارادایم در دو دهه اخیر پرداخت. آنچه در پی میخوانید گزیدههایی از مهمترین سخنان آقای دکتر عاملی در این نشست است.
کلیدواژهها
پارادایم، دوفضایی شدنها، دو جهانیشدنها، واقعیت مجازی، تشدید واقعیت، فرهنگ اسلامی، فرهنگ لیبرالیسم
پارادایم «دو فضایی شدنها و دو جهانیشدنها» از کجا شروع شد؟
پارادایم «دو فضایی شدنها و دو جهانی شدنها» را که نظریهای برای درک جهانیشدن است، برای اولین بار در سال 1382 در مقالهای با عنوان «دوفضاییشدنها و جامعه جهانی اضطراب» ارائه دادم. آن زمان به دلیل افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه ( مانند افزایش طلاق، افزایش خشونت و غیره) به دنبال ریشهیابی این آسیبها بودم و در جریان این پژوهش متوجه شدم که در روابط بین شهروندان ایرانی یک «فرامحلی شدن[1]» اتفاق افتاده است، یعنی امکان ارتباط شهروندان ایرانی نه در سطح محلی، بلکه در سطح جهانی فراهم شده است. من این مسئله را واکاوی کردم و حاصل آن طرح نظریه «دوفضاییشدنها» بود که از آن به عنوان یک «تغییر پارادایم» یاد می شود. وقتی که در یک حوزه دانش تغییر پارادایم صورت می گیرد، معنایش این است که زبان دانش عوض شده است و نظام کدگذاری[2] آن تغییر یافته است.
اکنون میبینید که دوفضایی شدنها همۀ حرفهها و حوزهها را دربرگرفته است: خانواده هوشمند، تفریحات هوشمند، شهر هوشمند و غیره. علوم سنتی که تکفضایی بودند، تبدیل به دوفضایی شدهاند. مثلاً در علم پزشکی و جراحی می بینید که اتاق عمل از راه دور کنترل می شود، «بدنهای مجازی[3]» تحت تأثیر «واقعیت مجازی[4]» حکم « واقعیت تشدیدشده[5]» را پیدا کرده است. هدایت هواپیماها به صورت اتوماتیک صورت می گیرد و نقش خلبان به کمترین حد خود رسیده است. در علوم سیاسی مفاهیم جدیدی مانند « تهدید سایبری» مطرح شده است. در جنگ 33 روزه لبنان، اسرائیل سیستمهای ATM (عابر بانکها) را از کار انداخت و مردم نتوانستند از حساب بانکی خود پول برداشت کنند. اکنون باغچه حیاط خانهها با سیستم آبیاری مکانیزه از راه دور کنترل می شود و هرگاه شما در سفر هستید، دیگر لازم نیست نگران خشکشدن درختان و گلهای حیاط خانه باشید، زیرا از راه دور میتوانید با فشار یک دکمه اقدام به آبیاری باغچه کنید. دانشگاه هاروارد که از قدیمیترین دانشگاههای جهان است، مجبور شده است، علاوه بر آموزش سنتی به آموزش الکترونیکی (آموزش از راه دور) گرایش نشان دهد. «اینترنت اشیا[6]» و اخیراً هم «اینترنت همه چیزها[7]» ظهور کرده است و همه چیزهای زیست بوم زندگی اعم از افراد، اشیا، اطلاعات و فرایندها ظرفیت هوشمندشدن پیدا کرده است. بنابراین، مکان و زمان و انرژی و محیط پیرامون ما دوفضایی شده است.
با تفکر آنالوگ نمی توان در محیط دیجیتال کار کرد
اکنون که تمام محیط پیرامون ما دیجیتالی و دوفضایی شده است، دیگر نمی توان با تفکر آنالوگ در این محیط نفس کشید. پس نظام حکمرانی باید تغییر کند، یعنی نحوه اداره نظام و نحوه خدماتدهی به شهروندان باید تغییر کند و دولت الکترونیک به معنای واقعی کلمه باید شکل بگیرد. اکنون میبینید که شماره حساب بانکی تمام کارمندان کشور به خزانه کشور وصل است و مستقیماً از آنجا به صورت اتوماتیک به حساب افراد واریز می شود. پس «مدل حکمرانی دو فضایی» لازم است. این مدل یک راه حل فرهنگی است که می گوید فضای دوم را بر اساس فضای اول بساز.
نزدیکتر شدن فضای مجازی به فضای واقعی
برخی عوامل به تقویت دوفضایی شدنها دامن زده است که از میان آنها می توان به عواملی مانند «اینترنت همه چیزها»، «واقعیت مجازی» و «فناوریهای شناختی» اشاره کرد. در پرتو این عوامل، فضای مجازی روز بهروز به فضای واقعی نزدیکتر میشود. اکنون شرکتهای گوگل و آلفابیت به دنبال پرکردن همه خلاًهای فضای واقعی در فضای مجازی هستند. این شرکتها از طریق «واقعیت مجازی» هر آنچه را که در ذهن شما میگذرد، تبدیل به واقعیت میکنند. یکی از پروژه های بزرگ گوگل «تشدید واقعیت[8]» است، یعنی می خواهد امرمجازی را به واقعیت نزدیک کند. این شرکت در سال 2016 حدود 16 هزار میلیارد دلار روی «تحقیق و توسعه» سرمایهگذاری کرده است. آمریکا اخیراً روی دانش «Teleportation » ( انتقال ماده به جای انتقال پیام» بسیار سرمایهگذاری میکند. این دانش در قرآن هم یاد شده است. مثلاً در داستان حضرت سلیمان، انتقال تخت بلقیس از سبا به فلسطین نمونه ای از teleportation است که در اصطلاح دینی به آن «طی الأرض» می گویند. اکنون علم «بیومتریک[9]» که یک تغییر پارادایم در دانش محسوب می شود، به دنبال یافتن کدهای هستی و کدگذاری مجدد آن است. با این اوصاف، ما به جای « تفکر لحظه ای[10]» ( یعنی استفاده از کلیشهها و باز تولید آنها) نیازمند «تفکر تدبیری» ( نوآوری و خلاقیت) هستیم.
آینده فرهنگ در پرتو دو فضایی شدنها
در عصر دوفضاییشدنها و دو جهانیشدنها، دسترسی افراد به اطلاعات بسیار سریعتر و فردیت افراد قویتر شده است. لذا امروزه، ادعا میشود که «فرهنگ» جایگاه مرکزی پیدا کرده است و از آن با عنوان «چرخش فرهنگی» یاد میشود. برای تعریف فرهنگ لازم است ابتدا خود «انسان» تعریف شود. «ابنعربی» انسان را (تصویر خدا) تعریف میکند. انعکاس این تصویر را باید در فرهنگ مشاهده کرد. من معتقدم که فضای مجازی در تعارض با اسلام نیست، بلکه یک ظرفی است برای تولید محتوای جهانی. البته توسعه این فضا باعث برخی چالشها شده است از جمله این چالشها میتوان به تشدید رفتارهای ناهنجار، تشدید بحران هویت، توسعه تکثرگرایی و نسبیت گرایی، نهادینهشدن پسامدرنیته (هرج و مرج فرهنگی و التقاط فرهنگها) و توسعه سلطه فناوریهای نرم آمریکا اشاره کرد. ممکن است برخیها این حرفها را « تئوری توطئه» تلقی کنند، ولی خود تئوری توطئه یک توطئه است، زیرا اجازه نمیدهد آدم یک جور دیگر فکر کند.
«مارتین لستر» در کتاب « نگاه انتقادی به رسانه های جدید» اشاره می کند که صفت «New» در این جا بار ایدئولوژیک دارد. چون لیبرالیسم پشت آن است. پلتفرم فیس بوک بر مبنای لیبرالیسم تعریف شده است. لایک شدنها و روابط دوستی در این محیط و آیکونهای این محیط با نمادهای آمریکا تنظیم شده است. با این حال، برای صیانت از فرهنگ اسلامی در این فضا راهحلهایی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به وضع قوانین و مقررات برای فضای مجازی، ارتقای سواد دیجیتالی شهروندان ، مدیریت دادهها ( هر دادهای را نباید در دسترس گروه های سنی مختلف قرار داد) و خلاقیت در تولید سیستم متناسب با فرهنگ اسلام اشاره کرد. باید دانست که آموزش به تنهایی نمی تواند فرهنگ را عوضکند. برای عوضکردن فرهنگ نیازمند تولید سیستم هستیم. مثلاً آیا از طریق آموزش موفق شدیم بستن کمربند ایمنی را فرهنگ سازی کنیم؟ نه خیر. ولی با نصب دوربینها و سیستمهای هوشمند توانستیم این فرهنگ را جا بیندازیم. بنابراین، برای صیانت از فرهنگ اسلامی در فضای مجازی باید خودمان به تولید سیستم بر مبنای جهان بینی اسلامی ( نه بر مبنای لیبرالیسم) اقدام کنیم. طرح « شبکه ملی اطلاعات» یکی از اقدامات خوب در این راستا است.
پانوشتها
- Translocalization
- Codification
- Virtual body
- Virtual reality
- Augmented reality
- Internet of Things (IOT)
- Internet of Everything (IOE)
- Augmented reality
- Biometrics
- Spontaneous thinking