اصطکاک اخلاقی در بازی تلگرامی گرگینه: یک خوانش انتقادی
نگارنده: محبوبه رحیمی، دانشجوی کارشناس ارشد مطالعات ترجمه در دانشگاه تهران
چکیده
بازی تلگرامی «گرگینه» یا «مافیا» یک بازی اجتماعی است که در آن بازیکنان در جریان بازی بهطور خیالی مرتکب همدستی در جرم میشوند. قواعد این بازی مستلزم جمعی بازی کردن، خائن بودن، بدون محاکمه مجازات کردن و ترور کردن است . حال سؤال این است که آیا این بازی علاوه بر دنیای مجازی و خیالی میتواند بر دنیای واقعی خود بازیکن تأثیر بگذارد؟ این مقاله با اتخاذ نظریه «اصطکاک اخلاقی» میگل سیکارت (2013) 4 و نظریه «یادگیری اجتماعی» بندورا (1973) به این سؤال پاسخ میدهد.
مقدمه
«گرگینه[1]» یکی از بازیهای آنلاین در تلگرام است که به نامهای«مافیا» یا «آدمکش» نیز شناخته میشود. ژانر این بازی بنا بر سایت اصلی آن «tgwerewolf.com »، یک بازی فریب تاکتیکی است. اصل این بازی به نام مافیا در بهار سال 1986 توسط یک دانشجوی روانشناسی دانشگاه مرکزی مسکو به نام دیمیتری دیویدف[2] ایجاد شد. هدف دیمیتری در ابتدا سرگرمی در خوابگاههای دانشکده خود بود، اما با استقبال بسیار، بهسرعت این بازی بین دانشجویان سایر دانشکدهها و دانشگاهها گسترش یافت و بهتدریج از طریق دانشجویان بورسیه شده در مسکو به سایر کشورها نیز منتقل شد. شهرت جهانی این بازی بهگونهای بود که یک مجموعهی تلویزیونی در کشور ایتالیا به نام « هشتپا»[3] بر اساس آن ساخته شد. بازی مافیا در سال 1996 برای اولین بار از طریق یک سایت مجارستانی به نام منسو[4] وارد فضای مجازی شد. سال 1997 شخصی به نام آندرو پلاتکین[5] با تغییراتی در این بازی و شبیهسازی نقشهای مافیا و شهروند، بازی گرگینه را ساخت که دستورالعمل این بازی تا حد بسیار زیادی شبیه بازی دیمیتری بود. در سال 2005 فیلم « گریه گرگ»[6] و در سال 2006 فیلم « بازی قتل»[7] بر اساس بازی گرگینه ساخته و در سینماها اکران شد.
تمام این محبوبیتها و استقبال عوام و خواص از این بازی علمی و گروهی موجب شد که در حال حاضر بر اساس سایت اصلی معرفیشده تا تاریخ 2017.04.13 کاربران تلگرامی این بازی به بیش از 1 میلیون و سیصد هزار نفر برسند. برای شناخت و فهم بیشتر ابعاد این بازی، در ابتدا لازم است با چگونگی بازی با این ربات آشنا شویم. برای ورود به ربات گرگینه آدرس ربات به نشانی @werewolfbotرا در آیدی یاب وارد میکنید و عضو ربات میشوید. ربات برای شروع بازی به شما پیام میدهد که با افزودن نامهای تلگرامی دوستان خود، گروهی تشکیل دهید و بازی را مطابق قواعد بازی انجام دهید.
بیان مسئله
در این بازی بازیکنان در دو گروه اصلی مافیا و شهروند مرتکب کشتار و جرم بهطور خیالی میشوند و اصول اخلاقی را زیر پا میگذارند. پیشفرض این پژوهش این است که چنین روند خشن و غیراخلاقی در بازی میتواند بهتدریج میل به اخلاق گریزی در زندگی واقعی بازیکنان را تقویت کند و اعمال منفیگرایانه و خشونتآمیز ازجمله سوءظن، قضاوتهای بی مبنا و قتل و ترور را به دنیای واقعی بازیکنان وارد کند، زیرا بازیکنان بهصورت ناخودآگاه باشخصیتهای خیالی این بازی هم ذات پنداری میکنند و بهتدریج با آنها هم هویت میشوند.
سؤال تحقیق
بازی گرگینه چگونه میتواند به بازتولید اعمال خشونتآمیز و رفتارهای ضد اخلاقی در زندگی واقعی بازیکنان منجر شود؟
چارچوب نظری بحث
بازتولید خشونت در دنیای واقعی در اثر الگوبرداری از دنیای خیالی بازیها فرضیهای است که در نظریه «یادگیری اجتماعی»[8] بندورا [9] (1973) به اثبات رسیده است. طبق این نظریه، افراد از طریق مشاهده، تقلید و الگو گیری رفتارهای دیگران را یاد میگیرند. این نظریه اغلب رابط بین نظریههای رفتارگرایی و نظریه یادگیری شناختی قلمداد میشود. بندورا در این نظریه درباره فراگیری خشونت از طریق مشاهده خاطرنشان میکند که «خشونت، نوعی صورت آموختهشده رفتار اجتماعی است. فراگیری خشونت معمولاً تحت تأثیر مستقیمِ مشاهدات فردی انجام میگیرد و میتواند نتیجه تجارب شخصی برگرفته از نتایجِ مترتب بر رفتار دیگران باشد»( Bandura1973). در چارچوب این نظریه میتوان این فرض را در نظر گرفت که ارتکاب به خشونت بر اساس یک سوءظن بی مبنا در بازیهای رایانهای میتواند روزی در زندگی واقعی تحقق پیدا کند.
همچنین نظریه «اصطکاک اخلاقی»[10]میگل سیکارت[11] بهعنوان یک نظریه شناختی بیان میکند که در حین بازیهایی همچون مافیا یا گرگینه بازیکنان دچار نوعی اصطکاک اخلاقی میشوند، اصطکاکی که میتواند به زندگی واقعی افراد در جامعه نفوذ پیدا کند و در رفتار واقعی آنها متبلور شود. بنا بر دیدگاه میگل سیکارت، اصطکاک اخلاقی معمولاً زمانی رخ میدهد که ساحت خیالی بازیکنان و دنیای واقعی آنها بهطور ناراحتکنندهای باهم تداخل داشته باشد. زیرا در ساحت خیالی بازی ممکن است بازیکنان مجبور به کشتن و حذف دوستان، رفیقان، معشوقهها و دشمنان خود شوند و در آن تنش، بازی به درون زندگی واقعی راه باز میکند. بازی مافیا و امثال آن میتوانند تنشهای میان انجام بازی و حفظ پیوستگی اجتماعی را به چالش بکشند(Miguel Sicart138:2013 ).
نقشها و شخصیتهای بازی
در این بازی چهار نقش اصلی شهروند، کارآگاه، دکتر و مافیا وجود دارد که دو گروه اصلی آن شهروند و مافیا هستند. گروهایی که هر یک شامل چندین نفر میتواند باشد.
الف. نقش شهروند
در بازی همه ادعا میکنند که شهروند هستند، اما شهروندان واقعی که یکدیگر را نمیشناسند باید هوشیار باشند و سعی کنند مافیا را شناسایی کنند و در رأیگیریها به آنها رأی دهند.
ب. نقش کارآگاه
کارآگاه درواقع یک شهروند است با این تفاوت که هر شب این امکان را دارد که هویت یک نفر را متوجه شود. کارآگاه نباید نقش خود را لو بدهد، زیرا مافیا او را میکشند. درعینحال اگر کارآگاه مافیا بودن کسی را شناسایی کرد، باید خیلی هوشیارانه باقی شهروندان را هدایت کند که رأی درستی بدهند.
ج. نقش دکتر
دکتر هم مانند کارآگاه یک شهروند است با این تفاوت که هر شب میتواند جان یک نفر را نجات دهد. اگر کسی که برای نجات انتخاب میکند کسی باشد که مافیا وی را در همان شب کشته است، آن شخص نمیمیرد.
د. نقش مافیا
مافیا گروه کوچکتری نسبت به شهروندان هستند. آنها از هویت یکدیگر خبردارند و باید تلاش کنند علاوه بر مخفی نگهداشتن هویت خود شهروندان را یکی بعد از دیگری از سر راه بردارند.
قواعد و روند بازی
برای عضویت و شروع بازی لازم است همه بازیکنان در تلگرام نام کاربری برای خود تعریف کرده باشند. سپس برای استفاده از ربات، ابتدا ربات را به چت روم (Group Chat) اضافه کنند و با کلیک کردن روی اسم ربات(mafia) گزینه Add To Group را انتخاب کنند. با دستور شروع از سوی ربات، بازی شروع میشود. همانطور که گفته شد، 4 نقش اصلی در این بازی وجود دارد که عبارتاند از شهروند، کارآگاه، دکتر و مافیا. بعدازاینکه ربات اعلام کرد که بازی شروعشده و همگی ثبتنام کنید، باید با استفاده از دستور ثبتنام همگی شرکتکنندگان دربازی ثبتنام کنند. زمانی که همگی ثبتنام کردند، بازی خودبهخود شروع میشود و در وضعیت روز قرار میگیرد. هنگام شروع بازی ربات به هرکس بهصورت خصوصی پیام میدهد و نقش او را اعلام میکند. همچنین به کسانی که دارای نقش مافیا بشوند، باقی مافیا را نیز معرفی میکند. درنتیجه کسانی که مافیا شدهاند، یکدیگر را میشناسند.
در طی روز هر فردی میتواند با شروع دستور رای گیری ، رأیگیری را آغاز کند. رأیگیری اولیه که در میان اعضا به شکل نوشتاری در گروه اعلام میشود، تأثیری درروند بازی ندارد و صرفاً جهت اطلاع افراد و ادامه بحث است. بعد از شروع رأیگیری، افراد میتوانند با دستور رای ، رأی اصلی خود را به ربات اعلام کنند. همه افراد باید رأی خود را اعلام کنند تا رأیگیری تمام شود و نتایج اعلام شود. کسانی که بیشترین رأی را آوردهاند، باید از خود دفاع کنند اما در پایان رأیگیری نهایی، کسی که بیشترین رأی را بیاورد، کشته میشود. با کشته شدن یک نفر در روز، شب فرامیرسد و نوبت مافیا میشود. مافیا در گروه دیگری که برای خودساختهاند، باهم بحث میکنند و یک نفر را با دستور کشتن میکشند.
بعد از کشته شدن یک نفر توسط مافیا نوبت کارآگاه میشود. ربات بهطور خصوصی از کارآگاه میپرسد که به چه کسی مظنون است و کارآگاه با دستور پرسیدن، نام فرد را وارد میکند. ربات به وی جواب میدهد که فرد موردنظر مافیا هست یا نه.
بعد از مافیا و کارآگاه نوبت دکتر میشود. دکتر میتواند هر شب جان یک نفر را نجات دهد .ربات به شکل خصوصی از دکتر میپرسد که تصمیم دارد چه کسی را نجات دهد. دکتر با دستور نجات، یک نفر را نجات میدهد. بعد از نوبت دکتر صبح میشود و ربات در گروه عمومی اعلام میکند دیشب چه کسی کشتهشده است. روند بازی به همین شکل ادامه پیدا میکند تا زمانی که تمامی مافیا کشته شوند و یا تعداد شهروندان با مافیا برابر شوند.
تمام دستورها و رأیگیریها و کارکردها در این بازی از طریق ارسال کدهای تعریفشده صورت میگیرد. برای مثال بعد از شروع رای گیری یا در رای گیری نهایی، بازیکنان رأی خود را با این دستور اعلام میکنند. مثلاً برای رأی دادن به مهرداد /vote Mehrdad و یا برای رأی دادن به مهرداد و میترا این دستور /vote Mehrdad and Mitra. مطابق ساختار این ربات، تمامی اعضا به نامهای کاربری دیگر اعضا همچون عضویت در گروههای تلگرامی آگاهی و دسترسی دارند. بر این اساس، افراد میتوانند از این طریق خارج از بازی باهم ارتباط داشته باشند، زیرا هم نام کاربری و هم تصویر پروفایل تلگرام دیگر اعضا را میبینند و میتوانند به یکدیگر پیام ارسال کنند.
خوانش انتقادی بازی
همانطور که گفته شد، بازی گرگینه تنها از طریق ارسال کدهای دستوری قابلاجرا است. درمجموع 13 نوع کد دستوری در این بازی وجود دارد: دستور شروع، دستور ثبت نام، دستور رای گیری، دستور رای گیری نهایی، دستور رای، دستور کشتن، دستور نجات، دستور پرسیدن، دستور چه کسانی در حال بازی هستند، دستور کنسل، دستور کمک، دستور پرسیدن نقش و دستور خودکشی. ارسال این کدها برای کاربران تنها یک بازی و سرگرمی نیست. زمانی که شما در جریان این بازی وارد میشوید، از طرفی عهدهدار نقشهای متفاوتی میشوید و از طرف دیگر در جایگاه تصمیمگیری و قضاوت مجازی که باجان بازیکنان سروکار دارد، قرار میگیرید.
نقش شما میتواند یک شهروند عادی باشد که در این صورت بر اساس اصل اتهام زنی در این بازی باید تصمیم بگیرید و نظر بدهید که چه کسی عضو مافیا است. با جمعبندی نظرات شهروندان یک نفر کشته میشود ؛ یک نفر که شاید هرگز عضو مافیا نبوده است. شما در مقام یک شهروند در ابتدای بازی هیچ شواهدی برای تصمیمگیری ندارید و مجبور هستید که نظر دهید چه کسی عضو مافیا است و باید کشته شود، اما در ادامه بازی و رأیگیریهای بعدی نقش کارآگاه شهروندان را راهنمایی میکند برای آنکه اعضای مافیا را شناسایی کنند.
کارآگاه نقش مخفی در بازی است که در صورت افشای هویتش، جانش را از دست میدهد. نقش کارآگاه دارای این نقطهضعف است که شاید فردی که بهعنوان کارآگاه توسط ربات بهصورت تصادفی انتخابشده، آنقدر توانمند در راهنمایی دیگران نباشد و دیگران بهاشتباه به افرادی که عضو مافیا نیستند رأی دهند.از سوی دیگر به دلیل روند بازی نقش کارآگاه اجازه افشای اسامی مافیا را ندارد و این مسئله محافظهکاری این نقش و پنهان کردن هویت مجرمان که خود یک جرم در دنیای واقعی است را ایجاد میکند. این نقش حتی ممکن است فردی باشد که تمایل به راهنمایی درست شهروندان برای شناخت مافیا نداشته باشد و راهنمایی اشتباه یا مطابق میل شخصیاش دوباره سبب کشته شدن فرد بیگناهی که عضو مافیا نیست بشود. این تصمیمگیری بر اساس میل شخصی در نقش دکتر نیز وجود دارد. دکتر در بازی تنها میتواند جان یک نفر را نجات دهد و این انتخاب او است که فرد نجاتیافته چه کسی باشد.
مافیا اعضایی هستند که نقش کشتن شهروندان را بر عهدهدارند. اعضایی که جنبهی خشونت این بازی تلگرامی را بر دوش میکشند. این افراد نیز بهصورت تصادفی از سوی ربات انتخاب میشوند و در فضای مجازی تجربه کشتن و عضو مافیا بودن را بهاحتمالقوی برای اولین بار تجربه میکنند. تجربهای که بهظاهر گذرا است ، اما میتواند سازنده صفاتی منفی در شخصیت افراد درگیر بازی باشد. این تجربه خشونت و کشتن در قیاس با بازیهای رایانهای کمی خطرناکتر است، زیرا دربازیهای رایانهای، بازیکن با درخطر قرار گرفتن و پیش روی بهسوی هدف مجبور میشود شخصیتهای غیرواقعی و ساختگی در بازی را بکشد، اما در اینگونه بازیهای تلگرامی فرد بازیکن بیدلیل شهروندان عادی با هویت واقعی و زنده را در فضای مجازی میکشد و از فضای بازی که خود صحنه یک جامعه است، حذف میکند.
پس از مشخص شدن تمامی نقشها، یکی از کدهای دستوری جالب در این بازی کد دستوری خودکشی است. کدی که به کاربران این امکان را میدهد در صورت عدم تمایل به ادامه بازی خارج شوند و بهاصطلاح خودکشی کنند و در بازی دیگر ثبتنام کنند. این امکان در بازی را میتوان با خودکشی در دنیای واقعی شبیه دانست، زمانی که فرد در جامعه احساس رضایت نمیکند و ترجیح میدهد آن جامعه را ترک کند. کاربر تلگرامی نیز در صورت عدم احساس خوشایند میتواند با کد دستوری « Kill me!» خود را بکشد و از بازی خارج شود.
تجربه خودکشی، کشتار، تصمیمگیری بر اساس اتهام زنی، بدگمانی، قضاوت عجولانه درباره یکدیگر ازجمله مواردی هستند که در بازی تلگرامی گرگینه یا مافیا کدگذاری میشوند و کاربران تلگرامی در طول زمان بازی آنها را کسب میکنند. درواقع، در این بازی ، بازیکنان با ساختار بازی بهطور خیالی مرتکب همدستی در جرم میشوند. بازی که شالودهی ساختار آن؛ جمعی بازی کردن، خائن بودن، بدون محاکمه مجازات کردن و ترور کردن است (Miguel Sicart138:2013) . طبق نظریه اصطکاک اخلاقی میگل سیکارت، همهی این تنشها در بازی تضادهایی هستند که بازیکن در بازی – بهعنوان یک اثر خیالی اجتماعی – با آنها روبرو میشود. مواجههای که فراتر از مشاهده است.
همچنین طبق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا که ثابت میکند مشاهده رفتارهای دیگران بر شکلگیری رفتارهای افراد تأثیر بسزایی دارد، میتوان استدلال کرد که مواجهه با نقشهایی همچون مافیا و شهروندان در بازی گرگینه که بر اساس سوءظنهای بی مبنا اقدام به قتل افراد بیگناه میکنند، سبب میشود که بازیکنان احساسی فراتر از مشاهده قتل و الگو گیری از آن داشته باشند. درواقع بازیکنان در «دنیای مجازی» مرتکب قتل و خشونت میشوند و در دنیای واقعی خود از آن الگوبرداری میکنند.
نتیجهگیری
بازی مافیا یا گرگینه یک بازی گروهی و بهظاهر دارای ساختاری ساده و البته مهیج است که فرد بهطور خیالی در آنجا مرتکب جرم میشود. به نظر میرسد اگرچه این بازی در ظاهر برای بازیکنان سرگرمی ایجاد میکند و هیجانانگیز است، اما در ساختار خود محتویاتی دارد که میتواند ازلحاظ اخلاقی و شناختی بر بازیکنان و پیکره جامعه تأثیرگذار باشد. فراگیری خشونت طبق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا معمولاً تحت تأثیر مستقیمِ مشاهدات فردی انجام میگیرد و میتواند نتیجه تجارب شخصی برگرفته از نتایجِ مترتب بر رفتار دیگران باشد. همچنین طبق نظریه اصطکاک اخلاقی میگل سیکارت میتوان نتیجهگیری کرد که بازیهایی همچون گرگینه میتوانند به دلیل ایجاد تنشهایی برای بازیکن در زمان تصمیمگیری برای کشتن فردی همچون دوست، معشوقه و حتی دشمن_ بر اساس اتهام زنی، بدگمانی، محاکمه بدون مجازات، سوظن به خائن بودن _پیوستگی اجتماعی را به چالش بکشند. این روند در بازی میتواند بهواقع افراد را در زندگی واقعی خود دچار خشونت کند و درگذر زمان علاوه بر شخصیت درونی افراد بر نقش اجتماعی آنها نیز تأثیر بگذارد.
منابع و استنادات
Sicart, M. (2013). Beyond choices: The design of ethical gameplay. MIT Press.
werewolf.parawuff.com
tgwerewolf.com
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Andrew_plotkin
www.maximumawesome.com/articles/mafiaoriginal.htm
علی وردی نیا، اکبر. راحی، محمد اسماعیل و اسفندیاری، فاطمه. (1386). تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت علیه زنان: آزمون تجربی دیدگاه یادگیری اجتماعی. مسائل اجتماعی ایران سال اول بهار و تابستان 1389 شماره1.
نحوه ارجاع به این مقاله
رحیمی، محبوبه (20 خرداد،1396). « اصطکاک اخلاقی در بازی تلگرامی گرگینه: یک خوانش انتقادی». مجله دیجیتالی سایبر پژوهی، سال دوم،صص11-1.
استفاده از مطالب این مقاله فقط با ذکر منبع بلامانع است.