۱.در ابتدا از وقتیکه برای این مصاحبه اختصاص دادید سپاسگزاری میکنیم. بهعنوان اولین سؤال لطفاً خودتان را معرفی کرده و از تحصیلات و تجربیات کاری پیشین خود بگویید.
محسن کامیاب نژاد هستم و با آقای دکتر محمود فتاحی معصوم از سال ۹۲ آشنا شدم. سایت سلام دکتر در آن زمان در حوزه مشاوره آنلاین کار میکرد و بعد از ورود ما بهعنوان تیم فنی آن را درزمینهی نوبتدهی توسعه دادیم که این موضوع موردنیاز جامعه پزشکی و مردم بود. اواخر سال ۹۲ این کار را شروع کردیم و اواسط سال ۹۳ آماده شد. ابتدا بهصورت پایلوت پیادهسازی کردیم و قصد داشتیم به ازای هر پزشک نرمافزار بدیم. با مشورتهایی که با افراد باتجربه داشتیم گفتند که این سایت را تبدیل به شبکه کنید تا بتوانیم سیستم را بزرگ کنیم.
۲. ایدههای اولیهی شروع این استارتآپ چگونه و چه زمانی در ذهن شما شکل گرفتند؟
اگر نگاهی گذرا به اطراف خود داشته باشیم حتی بدون دید فنی نیز میتوان رشد فعالیتهای مرتبط با فناوری اطلاعات و تحت وب را مشاهده کرد. نمونههای زیادی هم وجود دارد و مردم با فعالیتهای اینترنتی آشنا هستند و تقریباً همه ما در مورد مشکلات نوبتدهی آگاه هستیم. وضعیتی که جلوی درب مطبها کاغذ بچسبانند و از ساعت ۴ صبح منتظر بمانند، یا کاربران از شهرستانها مراجعه کنند و حالا اینکه پزشک حضور دارد یا خیر و خیلی مشکلات دیگر که در جریان آن هستید. شاید اصل ایده خیلی ناب نباشد، ما حتی رقبا را بررسی کردیم و بیش از ۶۰ مورد نوبتدهی در حال کار هستند. ما روی ایده هم ادعایی نداریم و میخواستیم این فکر را طوری پیادهسازی کنیم که کاربردی باشد، از اول تا آخر آن را اجرا کنیم نه اینکه صرفاً بخشی از مراحل تا فقط نام آن را داشته باشند. برای این قضیه نیاز داشتیم که با جامعه پزشکی در ارتباط باشیم و یکی از نقاط تمایز ما همین است که ما صرفاً یک تیم فنی نیستیم. این ارتباطاتی که با پزشکان داریم بسیار به ما کمک میکند تا با ذهن بازتری نگاه کنیم. من بهعنوان یک فرد فنی اگر یک سیستم طراحی کنم شاید با آنچه جامعه واقعاً نیاز دارد ممکن است فاصله زیادی داشته باشد ولی زمانی که جامعه و بخش مهم آن یعنی پزشکان نیاز را مطرح میکنند، نتیجه متفاوت است.
۳. در طراحی و اجرای استارتآپ خود به دنبال پاسخگویی به کدام نیازها و قشر جامعه بودهاید؟
نیاز به یافتن پزشک مناسب، نیاز به رزرو نوبت راحت، نیاز به پرسش از پزشک
۴. آیا پیش از راهاندازی استارتآپ خود، مطالعاتی مرتبط با استارتآپهای مربوط به حوزه موردعلاقه خود در سطح جهانی و پیشینهی آنها داشتید؟
نه به این شکل. چراکه در ابتدا اصلاً برنامه ما ورود به این شکل به این بازار نبود. پلن ما در ابتدا صرفاً فروش نرمافزار نوبتدهی بود و سپس تبدیل به پلتفرم مبتنی بر شبکه شد. بعدازاین قضیه موضوع شناخت بازار و وضعیت رقبا داخل و خارج را در دستور کار قراردادیم
۵. عناصر و مؤلفههای فرهنگی جامعهی ایرانی، چه تأثیری را بر روی طراحی استارتآپ شما داشته است؟ نقش فرهنگ را در موفقیت استارتآپهای بومی چگونه ارزیابی میکنید؟
موضوع نوبتدهی موضوعی کاملاً بومی هست. چراکه در خیلی از کشورهای پیشرفته به دلایل سازوکارهای تعریفشده عموماً مقوله نوبتدهی بهعنوان پین یا مسئله تعریف نمیشود! ولی در کشور ما به دلیل امکان مراجعه مستقیم بیمار به متخصصین، بهشدت بحث نوبتدهی مسئله است و ما فکر میکنیم این ایده بسیار جای کار دارد.
۶. جایگاه امروزی استارتآپ خود را در اکوسیستم استارتآپی ایران چگونه تحلیل میکنید؟
فکر میکنیم مشکل واقعی را شناسایی کردهایم و ادعایی از بابت اولین، بهترین، جامعترین، بزرگترین نداریم. ما میخواهیم بتوانیم خوب اجرا کنیم و اگر توانستیم خوب اجرا کنیم میتوانیم بگوییم توانستهایم سهم خوبی از بازار را کسب کنیم.
۷. ازنظر شما مهمترین نقاط ضعف و قوت استارتآپها در ایران چه مواردی هستند؟
نقاط قوت: مارکت سایز بالا به خاطر جمعیت بالا. سرعت افزایش رشد دانش رایانهای در کشور نسبت به دانشهای دیگر. فرصتهای بسیار برای ارائه پلتفرمهای مبتنی بر سرویس.
نقاط ضعف: موانع دولتی و حکومتی. عدم نقشآفرینی مؤثر رسانههای ملی جهت فرهنگسازی و معرفی استارتاپ ها و افزایش اعتماد مردم
۸. تاکنون در مدت فعالیتتان با چه چالشها و مشکلاتی مواجه شدهاید؟ سازوکار غلبه بر این مشکلها چگونه بوده است؟
عموماً چالشهای مربوطه به بیزینس بوده است. تازه بودن و ناشناخته بودن مدل برای مردم، مقاومتهای موجود از طرف تأمینکنندگان خدمات.
برای حل مشکلات بهترین راهحل، افزایش یادگیری و کسب تجربه از رفتار مشتریان هست
۹. بهعنوان یک استارتآپ انتظار شما از نهاد دولت و مسئولین چیست؟ آیا از قوانین فعلی مربوط به کسبوکارهای نوین راضی هستید؟ لطفاً اگر در این مورد پیشنهادی نیز دارید بفرمایید.
مهمترین انتظار همگام شدن با توسعه دنیا است. توسعه همگام با دنیا باعث میشود قدرت درک بهتری از فضاهای جدید کسبوکاری ایجاد شود. وقتی این درک ایجاد نشود گاها جهت تعریف کسبوکارها از عناوینی همچون نفوذی و مشابه آن استفاده میشود. کاری که راحتترین کار است و درواقع بهنوعی سلب مسئولیت بهعنوان ارکان حکومت. همگام شدن سریع باعث میشود سریعاً بر اساس شرایط به وجود آمده قوانین جدید و بروزتر وضع کرد تا کسبوکارهای جدید با بنبستهای قانونی مواجه نشوند و مجدد انگ بیقانونی و مخل نظم نخورند. اگر قرار باشد با قوانین وضعشده 50 سال پیش همچنان جلو رفت؛ اصلاً نمیتوان انتظار رشد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی داشت.
وقتی این همگام شدن سریع باشد، و درک لازم ایجاد شود دیگر درصدد ایجاد موانع و مجوز زایی برنمی اید و اتفاقاً با تسهیل کردن و مجوز زدایی شرایط را برای توسعه فراهم میکند. قطعاً دولت و حکومت باید نظارت کامل بر این کسبوکارها داشته باشد و از هرگونه سوءاستفادهای جلوگیری کند ولی با سخت گرفتن و بستن در مسجد به خاطر چند بینماز نمیتوان کنترل و یا نظارت درست داشت!
۱۰. بهعنوان سؤال پایانی، چه پیشنهادی برای موفقیت هرچه بیشتر استارتآپهای ایرانی دارید؟
همهچیز در اول به خود تیم برمیگردد. همدلی و عشق به کار. علاقه به ایجاد تحول و رفع مشکل. پیدا کردن مشکل واقعی و سردرد واقعی. افزایش دانش و کسب تجربه سریع و بهکارگیری سریع آنکه حکم یادگیری را دارد. یادگیری سریع از بازخورد کاربران باعث میشود سریعتر و چابکتر نسبت به مابقی اصلاحشده و راه اصلی را پیدا کرد. صبر و تحمل! خیلی مهم است. صبر صبر صبر!
نتورکنیگ و شبکهسازی با متخصصی و باتجربههای این فضا خیلی به رشد فکری و ذهنیت کمک میکند و از به دام توهم افتادن ممانعت میکند.
***
فایل این مصاحبه محفوظ است.