نویسنده: دکتر عبدالله کریمزاده، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و مطالعات فضای سایبر
چکیده
یکی از مصادیق بارز شکاف نسلها که با ظهور فضای مجازی عمیقتر شده است، میزان حساسیت به زبان معیار است. نسل قدیم که از دسترسی به فضای مجازی بیبهره بود، به زبان معیار حساسیت بیشتری نشان میداد و نمیخواست غلط بنویسد. کتاب «غلط ننویسیم» شادروان استاد ابوالحسن نجفی بر این گزاره صحهمیگذارد. اما نسل جدید به وبلاگ، وبسایت، فیسبوک، کانال تلگرام و محیط وب دسترسی دارد و هرچه دل تنگشان میخواهد، میتوانند در آن بنویسند و به سرعت خوانده و دیده شوند. ضرورت اختصار و ایجاز در شبکههای مجازی باعث شده است که کاربران فضای مجازی به صورت افراطی به خلاصهنویسی و شکستهنویسی روی بیاورند. در چنین وضعیتی، اهل قلم که طبیعتاً در برابر تخریب زبان حساسیت بیشتری دارند، به شدت نگران آن هستند که زبان مادری در شبکههای مجازی در حال تخریب است و فضای مجازی این روزها از حوزه اثرپذیری در حال تبدیلشدن به حوزه اثرگذاری است. به همین مناسبت، «انتشارات فنی ایران» که در چند سال اخیر با همکاری «شورای ویراستاران» اقدام به برگزاری سلسله جلسات هم اندیشی درباره ویرایش زبان فارسی نموده است ، بیستوهفتمین جلسه هماندیشی خود را در چهاردهم مهرماه 1395 به موضوع «تأثیر فضای مجازی بر زبان فارسی» اختصاص داد. آنچه در پی میخوانید، خلاصهای از مهمترین بحث های مطرحشده در این جلسه است.
کلیدواژه ها: زبان فارسی، ویرایش، فضای مجازی، تخریب زبان فارسی، نسل استیکرها
- سخنرانی شماره یک با عنوان « دو گرایش در کاربرد زبان در فضای مجازی»
دکتر علی رضاقلی فامیان، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور به عنوان نخستین سخنران این نشست، سخنان خود را با عنوان «دو گرایش در کاربرد زبان در فضای مجازی» آغاز کردند. خلاصه سخنان ایشان به این شرح است:
برای بررسی کاربرد زبان در فضای مجازی دو گرایش وجود دارد: 1) زبانشناسی رایانشی 2) زبانشناسی اینترنت. نخستین هدف زبانشناسی رایانشی پیشبرد پروژه «ترجمههای ماشینی» بود که در نهایت منجر به ظهور Google translator شد. بعداً پردازش زبان طبیعی یا تبدیل متن به گفتار و بالعکس در دستور کار زبانشناسان رایانشی قرار گرفت. در ایران، دانشگاه شریف متولی زبانشناسی رایانشی است که موضوع بحث این جلسه نیست. گرایش دیگر زبانشناسی اینترنت است که به واکاوی تأثیر دنیای دیجیتال بر زبانها میپردازد و موضوع بحث ما در این جلسه است. این گرایش را «دیوید کریستال» با انتشار کتابی تحت عنوان «زبانشناسی اینترنت» در محافل آکادمیک مطرح کرد. بر اساس این کتاب، در فضای مجازی سه اصل بنیادی وجود دارد: 1) اصل «کمکوشی یا کمینهگرایی» ، یعنی تلاش و زحمت کمتر برای انتقال بیشترین اطلاعات به دلیل تنبلی نسل جدید. داستانکهای 60کلمهای در محیط وب موسوم به «فلش فیکشن» که اخیراً باب شده است، منطبق بر اصل کمینهگرایی است. 2) اصل «رسمیتگریزی»، یعنی کاربران فضای مجازی تعمداً از هنجارهای تثبیتشده و تقویتشده توسط گفتمان رسمی جامعه پرهیز میکنند و هیچ گرایشی به گفتمان رسمی نشان نمیدهند. براین اساس، کاربران فضای مجازی ژست مرکزگریزی میگیرند و به جای زبان رسمی از زبان محاورهای استفاده میکنند. 3) اصل «متن-تصویر»، به این معنا که در فضای مجازی کاربران در کنار متون از تصاویر نیز استفاده میکنند تا احساسات و افکار خود را به جای کلام از طریق نشانههای غیرکلامی بیان کنند، گویی که انسان معاصر مجدداً به عصر غارنشینی برگشته است. مثلاً در شبکههای اجتماعی برای بیان حالاتی مانند عصبانیت، شادی، خنده، ناراحتی و غیره از شکلکها و استیکرها و ایموجیها استفاده میکنند و لذا نسل جدید را میتوان «نسل استیکرها» نامید.
دیوید کریستال در کتاب فوق با یک بررسی عالمانه و پیکره-بنیاد به این نتیجه رسیده است که فقط در ده درصد از متونی که جوانان در محیط وب و شبکههای اجتماعی تولید میکنند، انحراف از زبان معیار و عدول از الگوهای رسمی زبان انگلیسی دیده میشود و 90 درصد این متون با الگوهای متعارف دستور زبان انگلیسی همخوانی دارد. لذا این فرضیه که شبکههای اجتماعی موجب هرج و مرج زبانی و تخریب زبان میشود، از نظر کریستال مردود است. با این حال، این نگرانی که زبان فارسی نابود خواهد شد، همچنان وجود دارد و ما را بر آن میدارد که این موضوع را به صورت قاعدهمند آسیبشناسی کنیم. البته فضای مجازی آن قدر جذابیت دارد که کاربران آن منتظر آسیبشناسی متخصصان نمیمانند. متأسفانه در زبان فارسی تعداد پژوهشهای علمی و نظاممند که به طور ویژه تأثیر فضای مجازی بر زبان فارسی را بررسی کند، از 10 عدد تجاوز نمی کند و نمیتوان با مشاهده چند صفحه تلگرام نتیجه گرفت که زبان فارسی در حال نابود شدن است. برای این منظور، لازم است پیکرههای زبانی بزرگتر در تمام محیط وب و شبکههای اجتماعی و در طول چند سال بررسی شود. پژوهشگران باید تأثیر فضای مجازی بر زبان فارسی را در پنج حوزه آوایی، واژگانی، دستوری، معناشناسی و گفتمان بررسی کنند.
- سخنرانی شماره دو با عنوان «آینده زبان فارسی تحت تأثیر فضای مجازی»
سخنران دوم رضا شکراللهی، وبلاگنویس، ویراستار و پژوهشگر ادبی و دبیر جایزه ادبی بهرام صادقی بود. خلاصه سخنان ایشان به این شرح است:
برخی زبانشناسان پیشبینی کردهاند که در آیندۀ دور زبان نوشتار فارسی دچار مرگ خواهد شد. شواهد و قرائنی برای این ادعا موجود است که مهمترین آنها مسئله عمیقتر شدن شکاف میان زبان گفتار و نوشتار است. فارسی گفتاری به سرعت تغییر می کند، ولی فارسی نوشتاری بسیار محافظهکار است و در برابر تغییر مقاومت میکند. همین مسئله باعث عمیقتر شدن شکاف موجود میشود. امروزه زبان گفتار در کنار زبان نوشتار رسمیت نسبی پیدا کرده است؛ از چاپ کتابهایی به زبان محاورهای گرفته تا رویکرد تازه رسانهها و حتی تبلیغات رسمی که از زبان گفتار به جای زبان نوشتار استفاده میکنند. فضای مجازی هم عملاً در تسخیر زبان گفتار است.
امروزه در سایه پیشرفت تکنولوژی و ظهور فضای مجازی عمل کتابت همگانی شده است؛ از پیامکهای تلفن همراه گرفته تا پستهای شبکههای اجتماعی و نوشتن ایمیل و توئیتکردن. سابقاً کتابت در انحصار قشر خاصی بود. اکنون همه دوست دارند خوانده شوند و دیده شوند و لذا هرچه سریعتر و کوتاهتر بنویسند، زودتر خوانده میشوند. این مسئله باعث چرخش از زبان نوشتار به گفتار شده است، زیرا تند نویسی با زبان گفتار تناسب بیشتری دارد. از جمله پیامدهای چرخش یاد شده این است که دیگر کمتر کسی پیدا میشود علایم سجاوندی مانند تنوین، تشدید و همزه را رعایت کند. زیرا فرصتی برای پیدا کردن آنها وجود ندارد. از سوی دیگر، استفاده از زبان تصویری و استیکرها و ایموجی ها به دلیل نیاز به سرعت در فضای مجازی غلبه پیدا کرده است و در نتیجه زبان ما تبدیل به «زبان استیکری» شده است. اکنون فرزندان ما که فرزندان استیکرها هستند، می گویند: «اوه من بنشینم پنج دقیقه این همه مطلب را بنویسم؟ به جای آن یک استیکر میکشم».
در توئیتر حتی محدودیت کاراکتر وجود دارد و نمیتوان جملههایی طولانی نوشت. بنابراین، زبانی که در بستر وب شکل میگیرد، دامنه لغات بسیار محدودی دارد و اکنون کاربران فضای مجازی شاید فقط با 300 کلمه حرف میزنند و همین مسئله علاوه بر فقر واژگانی ، زبان اندیشه را نیز تهدید میکند، زیرا محدودیت دایره واژگان یعنی محدودیت تفکرو گرفتن خصلت اندیشهورزی و بیان اندیشه و حتی بیان احساس از زبان. معلوم نیست این زبان استیکری در آینده بتواند از پس فکر و اندیشه هم برآید و به تعبیر دکتر داریوش آشوری، واقعاً در آینده ممکن است دیگر هیچ حرف جدیای به زبان فارسی زده نشود. مسئله این است که نسل جدید تعلق خاطری به زبان فارسی ندارند . همچنین نسل جدید شبیه نسل ما نیست که سؤال نکند و همه چیز را حکماً بپذیرد. نسل جدید میپرسد چرا باید بنویسیم گرسنهام، ولی بگوییم گرسنمه. بنابراین، تکیه صرف بر غلطهای املایی و آشفتگی رسم الخط در فضای مجازی بیشتر گمراه کننده است تا راهگشا. چون هم ما و هم جامعه فارسی زبان امروز با پرسشهایی اساسی روبروست که پاسخ دادن به آنها باید مقدمه هر نوع نگاه به آینده زبان فارسی قرار بگیرد.
- سخنرانی شماره سه با عنوان «کاربرد زبان در فضای مجازی»
آخرین سخنران جلسه دکتر کورش صفوی ، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نائب رئیس انجمن زبانشناسی ایران بود. خلاصه سخنان ایشان به این شرح است:
دنیا در اثر پیشرفت تکنولوژی دائماً در حال کوچک و کوچکتر شدن است. روزگاری با قاطر و الاغ سفر میکردند، ولی اکنون کاربران فضای مجازی در تهران نشسته و با فردی در مکزیک به صورت آنلاین شطرنج بازی میکنند. استفاده از تکنولوژی مجاز است، ولی برای دریافت فرهنگ تکنولوژی و نهادینهشدن آن زمان لازم است. منظور از فرهنگ در این جا تخت جمشید، منشور کورش و این قبیل چیزها نیست. اینها میراث فرهنگی هستند. فرهنگ یعنی کیسه زباله را وسط خیابان نیندازیم و در تعاملات روزمره خود فحش ندهیم. این قبیل رفتارها حاصلی جز خشونت ندارد. خشونت صرفاً فیزیکی نیست، بلکه «خشونت زبانی» و «خشونت فرهنگی» هم وجود دارد. به کاربردن جملههایی مانند «لازم نکرده» ( به جای لازم نیست)، «چاق شدهایها!» و یا «لاغر شدهایها!» مصادیقی از خشونت زبانی هستند که باعث آزار دیگران میشوند. همچنین قانونگریزی و دهانکجی به فرهنگ آپارتماننشینی (مثلاً گذاشتن کفشها در محوطه راهروها) نمونههایی ازخشونت فرهنگی هستند. هنگامی که مختصات رفتار اجتماعی ما با مختصات فرهنگی ناآشنا در هم بیامیزد، خشونت ایجاد میشود. آن چیزی که در فضای مجازی مایه نگرانی است، بازتولید خشونت زبانی و فرهنگی در این فضا است. شبکههای اجتماعی لاجرم باید وجود داشته باشند، هیچ نگران نباشیم که قرار است چه بر سر زبان یا رسمالخط فارسی بیاید. فضای مجازی یا هرتکنولوژی که وارد میشود، لازم است با آموزش همراه شود تا بدانیم که چگونه با آن برخورد کنیم. نگران هستیم، چون آموزش نمی بینیم. سعدی و مولانا همچنان سرجای خود میمانند و هیچ اتفاقی برای آنها نمیافتد، حتی اگر به خط ارمنی بنویسیم. مگر ما الان «بُندهِش» را به خط فارسی میانه می توانیم بخوانیم؟ ولی این کتاب سرجای خود مانده است و نسل ما اکنون آن را به خط عربی می خواند. خشونت را باید چه کنیم؟ این اهمیت دارد.
از نظر لایه معنایی زبان فارسی در فضای مجازی با «عامل کاهشی» مواجه است. مثلاً جملهای مانند «برو سوپ را خاموش کن» در اصل این گونه بوده است: « تو برو توی آشپزخانه و جلوی اجاق گاز پیچ مخصوص شعله اجاق گاز که ظرف سوپ روی آن است را خاموش کن». فعلهای مرکب مانند «صرف کند» به «میصرفد» تبدیل میشود. یعنی پایههای عامل کاهش در فضای مجازی در زبان طبیعی هم وجود دارد، اما چون در فضای مجازی محدودیت فضا وجود دارد، از این کاهشها بیشتر استفاده میشود. معمولاً اولین لایه زبان که آماج حمله قرار میگیرد، لایه معنایی و سپس لایه آوایی است. «لایه نحو» آخرین لایه و سنگر زبان است که دستخوش تغییر می شود. اما در فضای مجازی، لایه نحو اولین موضعی است که هدف حمله قرار می گیرد.