نویسنده: پریسا امیری فرد، استادیار دانشگاه پیام نور[1]
یکی از تحولات فناوری اطلاعات در حوزهی رسانه , شکلگیری فضای زیست متفاوتی به نام فضای مجازی برای نوع انسانی است. این فضا بهموازات جهان فیزیک واقعی بر اساس تئوری دوجهانی شدنها , مباحث فیزیک اشیا را بیشازپیش در کانون توجه قرار داده است. نظم کنونی دوران جدید مبتنی برساخت الگویی از زندگی انسانی است که تاکنون مسبوق به سابقه نبوده است. هر آنچه در این فضا وجود دارد، نو و جدید است و قابلیت بررسی و تحقیق دارد. بر این اساس، تلاش خواهد شد مجموعهی نوشتارهایی تحت عنوان «اوتیسم در فضای مجازی» که حاصل پژوهشهای چندین سالهی نگارنده است، بهصورت نظاممند و سلسهوار برای خوانندگان فرهیختهی مجلهی «سایبر پژوهی» ارائه شود. آنچه در این نوشتار میآید، صرفاً به طرح مسئله میپردازد و در نوشتارهای بعدی این مسئله بهتفصیل مورد واکاوی و مداقه قرار میگیرد.
مسئله این است که آنچه در این فضا نمود مییابد، نوعی تصویری شدن بیان است. امکاناتی از قبیل نوشتار تصویری (تایپ) , ایمیل, شبکههای اجتماعی , گروهها و نحوهی تشکیل حلقههای دوستی , امکان بارگذاری فیلم, عکس, کتاب, روزنامه , اسناد و… موجد نوعی هوش سایبری است که با IQ,EQ, CQ تفاوت اساسی دارد. هوش سایبری در مواجهه با اطلاعات و تصاویر در فضای نت با نوعی تصویری شدن روبروست که متفاوت از نظم زندگی واقعی است. به نظر میرسد فضای مجازی در قالب نوعی عرصهی زیست که «شرط امکان قدرت» است، در قالب گپ و گفت متفاوت از عرصهی کنش در زندگی واقعی عمل میکند. به عبارتی, در فضای مجازی باقابلیت بیانی زبان مواجهیم، اما در عرصه واقعیت با کنشگری که الزاماً محدود به بیان نیست.
«تفاوت» این دوجهان به همراه ویژگی «تنوع» موجد نوعی اختلال است. این همان چیزی است که ما از آن تحت عنوان «اوتیسم» یاد میکنیم. اختلالی که در قابلیتهای مهارتی افراد در ارتباطات اجتماعی به وجود میآید. بر اساس زنجیر «مارکوف»[2] در ریاضیات، حالتهای روانی از یک حالت به حالت دیگر انتقال مییابد و این دور ادامه دارد تا به سطح کنش برسد.اما آنچه بهعنوان حرکت انتقالی تصاویر بر اساس قابلیتهای بیانی در این فضای میگذرد، متفاوت از عمل و کنش در فضای اجتماعی و ساختار پیچیدهی اجتماعی است. مهارتهای ارتباطی بهتدریج ضعیف میشوند و این ضعف خود را در قالب نوعی الگوی زیست اجتماعی نشان میدهد.
آنچه افراد در فضای مجازی به اشتراک میگذارند، بازنمایی وضعیتی است که تصویر است و در فضای واقعی شخصیت ایشان متفاوت است. اگر این کارکرد را مثبت ارزیابی کنیم، میتوانیم بگوییم کارکرد بازنمایی فضای مجازی نوعی انسان و شخصیت جدید را برای فرد جعل میکند که میخواهد او «همان» باشد.در تصاویر موجود در پروفایل افراد، شاهد فانتزیهایی هستیم که افراد در شخصیت خود بر اساس قابلیت تصویرسازی خلق میکنند. این «همان» واقعی نیست، بلکه اختلالی است که طبیعی شده است . اختلال طبیعی شده در قالب الگوهای رفتاری هنجار گریز و نه الزاماً هنجارشکن مطرح میشود. در فضای مجازی هنجارهایی در حال شکلگیری است، اما این هنجارها هنوز با قواعد زندگی واقعی اجتماعی دستبهگریبان است.